مفهوم هزینه فرصت، یکی از مهمترین مفاهیم در دنیای کسبوکار و زندگی روزمره است. ما در هر لحظه، با انتخابهای متعددی روبرو هستیم که هر کدام میتواند عواقب مالی و غیرمالی متفاوتی به همراه داشته باشد. آیا تاکنون به این فکر کردهاید که تصمیمهایی که میگیرید، چه چیزهایی را از شما میگیرد؟
زمانی که تصمیم میگیرید وقت و پول خود را در یک کسبوکار سرمایهگذاری کنید، در واقع از فرصتهای دیگر سرمایهگذاری صرفنظر میکنید. همچنین، زمانیکه یک خودروی جدید میخرید، دیگر نمیتوانید همان مبلغ را برای خرید سهام شرکتی سودآور هزینه کنید. حتی انتخاب یک شغل به جای شغل دیگر، میتواند هزینه فرصت داشته باشد.
در این مقاله از آرکا کوین، به بررسی جامع مفهوم هزینه فرصت، انواع آن، روش محاسبه و کاربردهای مختلف آن در کسبوکار و زندگی شخصی میپردازیم. با مطالعه این مقاله، یاد میگیرید که چگونه هزینه فرصت را محاسبه کنید تا تصمیمات آگاهانهتری بگیرید و از منابع محدود خود بهترین استفاده را ببرید.
- 1. هزینه فرصت یا Opportunity Cost چیست؟
- 2. چگونه هزینه فرصت را محاسبه کنیم؟
- 3. ۴ مثال مختلف از هزینه فرصت
- 4. انواع مختلف هزینه فرصت
- 5. هزینه فرصت و انواع سودها
- 6. رابطه هزینه فرصت با سرمایه شرکت
- 7. هزینه فرصت در مقابل هزینه غیرقابل بازگشت (Sunk Cost)
- 8. هزینه فرصت در مقابل ریسک
- 9. هزینه فرصت در مقابل سود فرصت (Opportunity Benefit)
هزینه فرصت یا Opportunity Cost چیست؟
هزینه فرصت، ارزشی است که یک کسب و کار به دلیل انتخاب یک گزینه به جای گزینههای دیگر، از دست میدهد. این ارزش میتواند شامل درآمد بالقوه، زمان، یا سایر منابعی باشد که میتوانست در صورت انتخاب گزینه دیگر، به دست آید. هزینه فرصت، هم شامل هزینههای مستقیم و آشکار، مانند هزینههای مالی، و هم هزینههای غیرمستقیم و پنهان، مانند زمان یا فرصتهای از دست رفته، میشود.
وقتی یک شرکت تصمیم میگیرد منابع خود را به یک فعالیت یا حوزه خاص اختصاص دهد، در واقع تصمیم میگیرد که فعالیت رقیب را دنبال نکند. هزینه فرصت برای کسب و کارهای کوچک از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا این کسب و کارها در مقایسه با شرکتهای بزرگتر، منابع و بودجه محدودتری در اختیار دارند. در نتیجه، هر تصمیمی که این کسب و کارها میگیرند، تأثیر قابل توجهی بر عملکرد و موفقیت آنها خواهد داشت.
کسب و کارها با محاسبه و تحلیل هزینه فرصت،میتوانند پیامدهای مالی تصمیمات خود را بهتر درک کنند و تشخیص دهند که چگونه انتخاب یک گزینه به جای گزینه دیگر، میتواند سودآوری آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
چگونه هزینه فرصت را محاسبه کنیم؟
محاسبه هزینه فرصت، بخشی از فرآیند تحلیل هزینه-فایده (CBA) است که شرکتها برای ارزیابی اولویتهای رقابتی و کمک به تصمیمگیری از آن بهره میگیرند. زمانبرترین مرحله در محاسبه هزینه فرصت، جمعآوری دادههای لازم برای سنجش بازده بالقوه است، بهویژه اگر از نرمافزارهای مالی استفاده نکنیم.
اما پس از به دست آوردن این دادهها، محاسبه هزینه فرصت، تنها نیازمند یک تفریق ساده است:
هزینه فرصت = بازده سودآور ترین گزینه سرمایهگذاری – بازده گزینه سرمایهگذاری انتخابشده
در این فرمول:
- بازده سودآورترین گزینه سرمایهگذاری” (RMPIC) به معنای بازدهی است که انتظار داریم از انتخاب پردرآمدترین گزینه پیش رو به دست آوریم.
- بازده گزینه سرمایهگذاری انتخابشده (RICP) نیز بازدهی است که از گزینه سرمایهگذاری که در نهایت برگزیدهایم، انتظار داریم.
۴ مثال مختلف از هزینه فرصت
مفهوم هزینه فرصت، کاربردهای فراوانی در زندگی روزمره و دنیای کسب و کار دارد. در ادامه، چهار مثال متنوع از هزینه فرصت را بررسی میکنیم تا درک بهتری از این مفهوم مهم اقتصادی به دست آورید.
مثال اول: سرمایهگذاری در بازار سهام
برای درک بهتر این مفهوم، بیایید یک مثال را بررسی کنیم. فرض کنید شرکتی با دو گزینه سرمایهگذاری مواجه است:
- گزینه الف: سرمایهگذاری مازاد در بازار سهام
- گزینه ب: سرمایهگذاری مازاد در کسب و کار خود برای خرید تجهیزات جدید و افزایش تولید
اگر پیشبینی کنیم که سرمایهگذاری در بازار سهام طی یک سال آینده، بازده ۱۰ درصدی داشته باشد و خرید تجهیزات جدید، بازده ۸ درصدی در همان بازه زمانی ایجاد کند، هزینه فرصت انتخاب گزینه ب به جای گزینه الف، ۲ درصد خواهد بود. یعنی با سرمایهگذاری در کسب و کار خود، شرکت از فرصت کسب سود بیشتر، دست کم در سال اول، صرف نظر کرده است.
مثال دوم: کسب و کار تجارت الکترونیکی
برای درک بهتر، بیایید یک مثال ساده دیگر را نیز در نظر بگیریم. تصور کنید کسب و کار تجارت الکترونیکی در حال رشد قصد دارد یک انبار ۵۰۰۰ متر مربعی اجاره کند.
گزینه اول، اجاره انباری در نزدیکی با هزینه ماهانه ۶۰۰۰ دلار است و گزینه دوم، اجاره فضایی با همان مساحت در فاصله ۲۰ مایلی با هزینه ماهانه ۵۰۰۰ دلار.
در این حالت، هزینه فرصت انتخاب گزینه گرانتر، ماهانه ۱۰۰۰ دلار خواهد بود. البته این تنها هزینه فضای انبار است. برای محاسبه دقیقتر هزینه فرصت، باید عواملی مانند زمان صرفشده برای رفت و آمد به مکان دورتر، هزینه سوخت و استهلاک وسیله نقلیه را نیز در نظر بگیریم. در بلندمدت، ممکن است تصمیمی که در ابتدا گرانتر به نظر میرسید، در نهایت اقتصادیتر باشد.
مثال سوم: هزینه فرصت برای یک کسب و کار
فرض کنید کسب و کاری ۲۰,۰۰۰ دلار سرمایه در دسترس دارد و باید بین دو گزینه یکی را انتخاب کند: سرمایهگذاری در اوراق بهادار با بازده مورد انتظار سالانه ۱۰ درصد یا خرید ماشینآلات جدید. فارغ از اینکه کدام گزینه انتخاب شود، سود بالقوهای که با عدم سرمایهگذاری در گزینه دیگر از دست میرود، هزینه فرصت محسوب میشود.
اگر کسب و کار، گزینه اوراق بهادار را انتخاب کند، سرمایهگذاری آن در سال اول ۲,۰۰۰ دلار، در سال دوم ۲,۲۰۰ دلار و در سال سوم ۲,۴۲۰ دلار سود خواهد داشت.
از سوی دیگر، اگر کسب و کار ماشینآلات جدید خریداری کند، میتواند تولید خود را افزایش دهد. با توجه به اینکه راهاندازی دستگاه و آموزش کارکنان فرآیندی فشرده است و ماشین جدید در سالهای ابتدایی به حداکثر کارایی نخواهد رسید، شرکت تخمین میزند که در سال اول ۵۰۰ دلار، در سال دوم ۲,۰۰۰ دلار و در سالهای بعدی ۵,۰۰۰ دلار سود اضافی کسب کند.
با این محاسبات، انتخاب اوراق بهادار در سال اول و دوم منطقی به نظر میرسد. اما در سال سوم، تحلیل هزینه فرصت نشان میدهد که ماشین جدید گزینه بهتری است: (۵۰۰ + ۲,۰۰۰ + ۵,۰۰۰ – ۲,۰۰۰ – ۲,۲۰۰ – ۲,۴۲۰) = ۸۸۰ دلار.
مثال چهارم: هزینه فرصت برای یک فرد
افراد نیز با تصمیمهایی مواجه هستند که هزینه فرصت را در بر دارد، حتی اگر میزان آن اغلب کمتر باشد.
به عنوان مثال، فرض کنید به طور غیرمنتظرهای پاداش ۱,۰۰۰ دلاری در محل کار دریافت کردهاید. میتوانید آن را بلافاصله خرج کنید، مثلا برای یک سفر آنی، یا برای سفری در آینده سرمایهگذاری کنید. برای نمونه، اگر کل مبلغ را در یک گواهی سپرده یکساله با سود ۵ درصد سرمایهگذاری کنید، سال آینده در همین زمان ۱,۰۵۰ دلار برای سفر خواهید داشت.
همچنین در مورد روزهای مرخصی خود در محل کار نیز با هزینه فرصت مواجه خواهید بود. اگر برخی از آنها را اکنون با ۱,۰۰۰ دلار اضافی خود استفاده کنید، سال آینده آنها را نخواهید داشت (با فرض اینکه کارفرمای شما اجازه انتقال مرخصی از سالی به سال دیگر را بدهد).
انواع مختلف هزینه فرصت
هزینه فرصت از دو نوع هزینه خاص تشکیل شده است: صریح و ضمنی؛ که نحوه محاسبه نوع اول آسانتر از نوع دوم است.
۱- هزینه های صریح
هزینههای صریح، یا همان هزینههای حسابداری، هزینههای معمولی هستند که یک شرکت متحمل میشود و در دفاتر مالی خود ثبت میکند. این هزینهها مقدار واقعی و مشخصی دارند و بهطور مستقیم بر جریان نقدی و سودآوری شرکت تأثیر میگذارند.
مثالهایی از هزینههای صریح عبارتند از:
- اجاره
- حقوق و دستمزد کارکنان
- تجهیزات
- هزینههای جاری مانند آب و برق
- هزینههای تبلیغات
این اطلاعات را میتوان بهسرعت از سیستم برنامهریزی منابع سازمانی (ERP) که دادهها را از بخشهای مختلف شرکت جمعآوری میکند، بهدست آورد.
۲- هزینههای ضمنی
در مقابل، هزینههای ضمنی معمولا ارزش پولی ثابت و مشخصی ندارند که شرکت بتواند آنها را ردیابی کند. این هزینهها، هزینههای غیرمستقیم و نامشهود استفاده از داراییها و منابع موجود در شرکت را نشان میدهند.
هزینههای ضمنی، که هزینههای تلویحی، محاسبهشده یا اسمی نیز نامیده میشوند، در حسابداری ثبت نمیشوند و نشاندهنده کاهش درآمد هستند. بهعنوان مثال، زمانی که یک عضو تیم تدارکات، وقت خود را صرف بررسی و مقایسه خودروهای ساختمانی مختلف میکند، این یک هزینه ضمنی محسوب میشود؛ در حالی که هزینه صریح، قیمت خرید خودرو است.
هزینه فرصت و انواع سودها
در نهایت، هزینه فرصت را میتوان بهعنوان سود کسبشده یا از دسترفته در نتیجه یک تصمیم تجاری در نظر گرفت. همانطور که دو نوع هزینه وجود دارد، دو نوع سود نیز وجود دارد: حسابداری و اقتصادی.
۱- سود حسابداری
سود حسابداری، درآمد خالص یک کسبوکار است که به آن سطر آخر نیزگفته میشود؛ زیرا در انتهای صورت درآمد قرار دارد. سود حسابداری با کسر کردن کل هزینههای صریح از کل درآمد محاسبه میشود و نشان میدهد که شرکت از نظر مالی چگونه عمل میکند. سرمایهگذاران و وامدهندگان نیز به سود حسابداری نگاه میکنند تا تصمیم بگیرند آیا میخواهند با آن کسبوکار همکاری کنند یا خیر.
۲- سود اقتصادی
سود اقتصادی برابر است با کل درآمد منهای هزینههای صریح و ضمنی؛ پس اگر با سود حسابداری بسیار متفاوت باشد، تعجب نکنید. همچنین به یاد داشته باشید که سود اقتصادی ماهیتی مفهومی دارد، چرا که مفهوم هزینه فرصت را نیز در بر می گیرد.
به عبارت دیگر، سود اقتصادی به این اشاره دارد که با انتخاب یک گزینه از میان چند گزینه، چه چیزهایی را از دست میدهیم. برای مثال، اگر شرکتی تصمیم بگیرد از بدهی استفاده کند، در واقع از انتخاب انتشار سهام و مزایای آن گذشته است. بنابراین سود اقتصادی بر این واقعیت تاکید دارد که با انتخاب یک گزینه، از مزایای انتخاب گزینه دیگر محروم شدهایم.
رابطه هزینه فرصت با سرمایه شرکت
ارزیابی هزینه فرصت نقش مهمی در تعیین ساختار سرمایه یک شرکت دارد. هنگامی که یک کسب و کار تصمیم می گیرد از بدهی یا انتشار سهام برای تامین مالی استفاده کند، هزینه های مستقیمی را متحمل می شود؛ زیرا باید به وام دهندگان یا سهامداران خود پاداش پرداخت کند. اما هر گزینه دارای هزینه فرصت نیز هست.
به عنوان مثال، پولی که شرکت برای پرداخت اوراق قرضه یا سایر بدهیها استفاده میکند، نمیتواند برای سرمایهگذاری در اهداف دیگر مورد استفاده قرار گیرد. به عبارت دیگر، شرکت باید مقایسه کند که استفاده از پول برای پرداخت بدهی و اجرای پروژه مورد نظر، سودآورتر است یا اینکه اگر همان مبلغ را در جاهای دیگری سرمایه گذاری میکرد، سود بیشتری نصیبش میشد.
هزینه فرصت در مقابل هزینه غیرقابل بازگشت (Sunk Cost)
هزینه غیرقابل بازگشت، پولی است که در گذشته خرج شده است، در حالی که هزینه فرصت، بازده بالقوهای است که در آینده از یک سرمایهگذاری به دست نمیآید، زیرا پول در جای دیگری سرمایهگذاری شده است. هنگام در نظر گرفتن هزینه فرصت، هرگونه هزینه غیرقابل بازگشتی که قبلاً متحمل شده، معمولاً نادیده گرفته میشود.
برای مثال، خرید ۱,۰۰۰ سهم شرکت الف به قیمت ۱۰ دلار برای هر سهم، نشاندهنده هزینه غیرقابل بازگشت ۱۰,۰۰۰ دلاری است. این مقدار پولی است که برای سرمایهگذاری پرداخت شده و بدون فروش سهام (و شاید حتی در آن صورت هم به طور کامل) قابل بازیابی نیست.
البته، هزینه غیرقابل بازگشت میتواند به هزینه اولیه برای خرید یک قطعه گرانقیمت از تجهیزات سنگین نیز اشاره داشته باشد که ممکن است با گذشت زمان مستهلک شود، اما به این معنی که غیرقابل بازگشت است و شرکت پول را پس نخواهد گرفت.
هزینه فرصت در مقابل ریسک
مفهوم ریسک و هزینه فرصت در سرمایهگذاری متفاوت هستند. ریسک به این معناست که نتیجه واقعی یک سرمایهگذاری ممکن است با آنچه پیشبینی شده بود، متفاوت باشد و احتمال از دست دادن بخشی یا تمام سرمایه وجود دارد.
تفاوت اصلی این است که ریسک، عملکرد واقعی یک سرمایهگذاری را با پیشبینیهای قبلی درباره همان سرمایهگذاری مقایسه میکند. این درحالی است که هزینه فرصت، پیشبینی سودآوری یک سرمایهگذاری را با پیشبینی سودآوری گزینههای دیگری که رد شدهاند، روی ترازوی مقایسه قرار میدهد.
هزینه فرصت در مقابل سود فرصت (Opportunity Benefit)
این دو مفهوم، دو روی یک سکه هستند که به ارزیابی مزایا و معایب هر تصمیم کمک میکنند. هزینه فرصت برای هدایت فرآیندهای تصمیمگیری به کار میرود و نشان میدهد که هر تصمیمی حتی اگر در ابتدا مشخص نباشد، هزینهای در بر دارد.
در مقابل، سود فرصت به منفعت یا مزیتی اشاره دارد که از انتخاب یک گزینه به جای گزینههای دیگر به دست میآید. در حالی که هزینه فرصت روی مواردی تمرکز میکند که با رد کردن بهترین گزینه از دست میرود، سود فرصت به نتیجه و ارزش مثبتی که از انتخاب یک مسیر خاص به دست میآید، اشاره دارد.
نتیجهگیری
هزینه فرصت یکی از مفاهیم کلیدی در اقتصاد و تصمیمگیریهای تجاری و شخصی است. این مفهوم به ما یادآوری میکند که با هر تصمیمی که میگیریم، فرصتهای دیگری را که انتخاب نکردیم، از دست میدهیم. محاسبه و درنظرگرفتن هزینه فرصت به کسبوکارها کمک میکند تا تصمیمات آگاهانهتری بگیرند و منابع محدود خود را به گونهای مدیریت کنند که حداکثر بازده را داشته باشد.
سوالات متداول
هزینه فرصت در کسب و کار چیست؟
هزینه فرصت، ارزش گزینهای است که هنگام تصمیمگیری در کسب و کار، انتخاب نمیشود. برای مثال، اگر کسب و کار در حال تصمیمگیری برای خرید دو تراکتور جدید باشد، هزینه فرصت عدم انجام این کار، درآمد و سودآوری بالقوهای است که به دلیل عدم توانایی در پذیرش پروژه دیگر، از دست میرود.
چه مواردی هزینه فرصت دارند؟
هر تصمیمی که یک شرکت در حال سنجش آن است، هزینه فرصتی به همراه دارد. درک هزینه فرصت ناشی از عدم انتخاب یک گزینه یا گزینه دیگر، میتواند به شرکت کمک کند تا تصمیم آگاهانهتری بگیرد.
تفاوت بین هزینه فرصت و هزینه غیرقابل بازگشت (سانک) چیست؟
هزینه غیرقابل بازگشت، پولی است که کسب و کار قبلا برای چیزی هزینه کرده است، اما هزینه فرصت، بازده بالقوهای است که با انتخاب یک گزینه به جای گزینه دیگر از دست میرود.
چرا هزینه فرصت اهمیت دارد؟
هزینه فرصت به کسب و کارها کمک میکند تا عوامل متعددی را که میتوانند بر سودآوری آنها تأثیر بگذارند، بهتر درک کنند.
کسب و کارها چه زمانی نباید از هزینه فرصت استفاده کنند؟
در قلب هر تصمیم، دو یا چند انتخاب نهفته است. بنابراین، همیشه عاقلانه است که قبل از تصمیمگیری، هزینه فرصت را محاسبه کنیم.














