کندل استیک یا نمودار شمعی، برای نشان دادن نوسانات قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص، استفاده میشود. این نمودار شامل چهار مقدار اصلی است که عبارتند از: قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن، بالاترین قیمت و پایینترین قیمت. این چهار مقدار، اجزاء تشکیل دهنده یک شمع یا کندل هستند. کندلها در دو رنگ نمایش داده میشوند که این رنگها نشان میدهد که قیمت در طول بازه زمانی، صعودی یا نزولی بوده است.
کندل استیک اولین بار توسط یک تاجر برنج ژاپنی به نام هوما در قرن هفدهم ابداع شد. او از این نمودار برای تحلیل بازار برنج استفاده میکرد و روش خود را به دیگر تاجران آموزش میداد. در سال ۱۹۹۰، استیو نیسون، یک تحلیلگر مالی آمریکایی، این روش را به غرب معرفی کرد و از آن زمان تاکنون، از آن در تحلیل تکنیکال بازارهای مختلف استفاده شده است.
در واقع نحوه شکلگیری کندل به ما اطلاعات خوبی از نحوه عرضه و تقاضا ارائه میدهد. به عنوان مثال هرچه بدنه کندل نازکتر باشد، به معنای رقابت نزدیک میان عرضه و تقاضا است و هرچه بدنه کندل بزرگتر باشد، نشان دهنده قدرت یکی از طرفهای عرضه و تقاضا است. فلسفه تحلیل کندل استیک، همین رقابت عرضه و تقاضا و نمایش آن به صورت یک کندل است.
- 1. یک کندل استیک از چه اجزائی تشکیل شده است؟
- 2. مزایای نمودارهای شمعی
- 3. معایب نمودارهای شمعی
- 4. معرفی الگوهای خاص در کندل استیکها
- 5. چرا مطالعه کندل استیکها مهم است؟
- 6. قابل اعتمادترین الگوهای کندل استیک کدام است؟
- 7. نحوه تشکیل الگوهای مختلف کندل استیک
- 8. چگونه از کندل استیک در معاملات خود استفاده کنیم؟
- 9. تصورات غلط در مورد کندل استیک
یک کندل استیک از چه اجزائی تشکیل شده است؟
اجزاء تشکیل دهنده یک کندل استیک عبارت است از:
بدنه واقعی (Real Body):
قسمت مستطیل شکل کندل که قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن را نشان میدهد. اگر بدنه واقعی سبز باشد، به این معنی است که قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن بوده و کندل صعودی است. اگر بدنه واقعی قرمز باشد، به این معنی است که قیمت بسته شدن پایینتر از قیمت باز شدن بوده و کندل نزولی است. توجه داشته باشید که این رنگها به صورت پیشفرض، بدین صورت لحاظ شده و شما میتوانید هر ترکیب رنگی که مد نظر دارید، برای کندلهای صعودی و نزولی در نظر بگیرید.
سایه (Shadow):
خطوط نازکی که از بالا و پایین بدنه واقعی خارج میشوند و سقف و کف قیمت را نشان میدهند. سایه بالایی (Upper Shadow)، قسمتی از کندل است که از بالای بدنه واقعی تا بالاترین قیمت، در بازه زمانی کندل امتداد مییابد. سایه پایینی (Lower Shadow)، قسمت دیگری از کندل است که از پایین بدنه واقعی تا پایینترین قیمت، در بازه زمانی کندل امتداد مییابد.
مزایای نمودارهای شمعی
در دنیای کریپتو، هر ابزاری مزایای مخصوصی را دارد که موجب میشود سرمایهگذاران انتخاب بهتری برای استفاده از آنها در استراژی خود داشته باشد.
اولین مزیت یک کندل استیک، برتری نسبت به نمودارهای سنتیای است که توانایی ارائه اطلاعات کامل را ندارند. به طور مثال داشتن اطلاعاتی همچون حرکت و تغییرات بازار یا واکنشهای قیمتی نسبت به یک دارایی میتواند نقش موثری را در تصمیمات یک سرمایهگذار ایفا کند.
دومین مزیت مربوط به احساسات بازار است. این ویژگی کمک میکند تا تحلیلگران شاخصهایی همچون ترس و طمع یا امید را در حرکات بازار سنجیده و بر اساس آنها سرمایه گذاری خود را انجام دهد.
به طور کلی، زمانی که سرمایهگذاران بتوانند از این ابزار در موقعیتهای مناسب و در کنار دیگر ابزارها استفاده کنند، مطمئنا سرمایه گذاری خوبی را خواهند داشت.
معایب نمودارهای شمعی
همان طور که در هر ابزاری در کنار مزایا، معایبی نیز وجود دارد، کندل استیک نیز معایب مختص به خود را دارد.
یکی از مهمترین معایب یک کندل استیک، تغییرات نمودار شمعی در هر تایم فریم است. در واقع بزرگترین مشکل تحلیلگران با این ابزار، متفاوت بودن اطلاعات در هر بازه زمانی و دشوار بودن تصمیم گیری بر اساس آن است.مشکل دیگری که موجب دشواری مدیریت ریسک سرمایهگذار میشود، غیر قابل پیشبینی بودن نمودار شمعی است. به طور مثال سرمایهگذار قصد دارد در زمان بسته شدن کندل، به بازار ورود و نقطه خروج یا حد ضرر خود را بر اساس پایینترین نقطه نمودار تعیین میکند. اکنون چگونه سرمایهگذار میداند که چه زمانی کندل بسته خواهد شد؟
به همین دلیل زمانی که شما قصد انتخاب استراتژی دارید، پیشنهاد میشود به این نکات نیز توجه کرده و در کنار کندل استیک حتما از ابزارهای دیگر بهره ببرید.
معرفی الگوهای خاص در کندل استیکها
الگوهای بسیار متنوعی در کندل استیکها موجود است. شما میتوانید از این الگوها برای تعیین روند معاملات یا پیدا کردن نقاط ورود و خروج استفاده کنید. به طور کلی الگوهای خاص در کندل استیکها را میتوان به ۴ دسته تقسیم کرد.
الگوهای برگشتی: این الگوها زمانی تشکیل میشوند که روند بازار تغییر میکند و از صعودی به نزولی یا برعکس میشود. برای مثال، الگوهای اینگالف، ستاره، هارامی، دوجی، میخ یا پین بار، پرچم، مثلث و چهارگوش.
الگوهای ادامهدهنده: این الگوها زمانی تشکیل میشوند که روند بازار ادامه دارد و پس از یک دوره اصلاح یا تعادل، به روند اصلی خود باز میگردد. برای مثال، الگوهای پرچم، مثلث، چهارگوش و دسته و فنجان.
الگوهای تعادل: این الگوها زمانی تشکیل میشوند که بازار در حالت تعادل است و هیچ روند مشخصی ندارد. این الگوها نشان دهنده عدم تصمیمگیری و تردید بازار هستند. برای مثال، الگوهای دوجی، کیکی، ریکی، هیکین آشی و رنکو.
الگوهای حمایت و مقاومت: این الگوها زمانی تشکیل میشوند که بازار به سطوحی میرسد که میتوانند مانع از ادامه روند بازار شوند. این الگوها نشان دهنده نقاطی هستند که میتوانند سطح ورود، خروج یا توقف ضرر را مشخص کنند. برای مثال، الگوهای خطوط افقی، عمودی، مورب، فیبوناچی، پیوت و بالینجر بند.
چرا مطالعه کندل استیکها مهم است؟
کندل استیکها مانند اشعه ایکس، تمام تحولات بازار را در یک بازه زمانی خاص را نشان میدهند. با این حال، بسیاری از معاملهگران معتقدند الگوهای کندل استیک، دیگر کارایی خاصی ندارد. اما مطالعات نشان میدهد این الگوها همچنان میتواند مفید واقع شود. به عنوان مثال مطالعاتی که بر روی بورس تایوان و ژاپن انجام شده، نشان داده است که ادغام الگوهای کندل استیک با مدلهای تحلیل پیشرفته به طرز قابل توجهی دقت پیشبینیها را افزایش داده است. همچنین مطالعات دیگری نشان داده است که الگوهای کندل استیک حتی در بازارهای پرنوسان مانند بازار بورس هند نیز میتواند دقت پیشبینیها را افزایش دهد.
به طور کلی تحقیقات اخیر نشان داده است که اگرچه الگوهای کندل استیک امروزه مانند گذشته به تنهایی کارایی زیادی ندارند و سیگنالهای گمراه کننده صادر میکنند، اما هنگامی که با تکنولوژیهای مدرن و استراتژیهای پیشرفته ترکیب شوند، میتوانند اثربخشی بسیار بالایی از خود نشان دهند.
یادگیری و توانایی تشخیص یک الگو به این معنا نیست که شما در معاملات خود موفق خواهید بود. بلکه این الگوها به شما بینشی در مورد بازار میدهند که میتوانید از آن در استراتژی خود استفاده کرده و آن را بهبود دهید. با این همه باید متوجه کمبودها و محدودیتهای این الگوها باشید.
قابل اعتمادترین الگوهای کندل استیک کدام است؟
طبق مطالعات، بیش از ۱۵۰ الگوی کندل استیک مختلف توسط معاملهگران استفاده میشود که اگر بخواهیم الگوهای کمتر شناخته شده را که توسط معاملهگران خرد استفاده میشود به آن اضافه کنیم، این عدد بسیار بیشتر خواهد بود. با این حال تمام این الگوها قابل اعتماد نیستند. در ادامه برخی از معروفترین الگوهای کندل استیک را معرفی میکنیم.
- الگوی چکش: الگوش چکش، یک الگوی برگشتی است. در این الگو، بدنه شمع کوچک بوده و سایه پایینی، بلند است اما بالای کندل سایهای وجود ندارد. این کندل در پایان یک روند نزولی شکل میگیرد. هنگامی که فروشندگان تمام تلاش خود را میکنند تا باز هم قیمت را پایینتر ببرند اما به ناگاه خریداران، قدرت را در دست گرفته و قیمت را افزایش میدهند.
- الگوی میخ یا پین بار: بدون شک الگوی میخ یا پین بار یکی از پرمعاملهترین الگوها در بین معاملهگران جهان است و دلیل خوبی نیز دارد. این الگو یک الگوی برگشتی است که در آن بدنه، نسبتا کوچک است، سایهای بلند در طرفی که روند در حال حرکت است، ایجاد شده و سایهای نسبتا کوچک در طرف دیگر به وجود میآید. سایه بلند، حداقل باید دو سوم کل طول شمعدان را در بر بگیرد تا الگو معتبر باشد.
- الگوی اینگالف: کندلهای اینگالف نیز از جمله کندلهای معروف هستند. این الگوها نیز از جمله الگوهای برگشتی بوده و از دو کندل با رنگهای مختلف تشکیل میشوند. کندل اول در جهت روند است و کندل دوم در خلاف جهت روند که تغییر روند را نشان میدهد. کندل دوم تقریبا بدون سایه است و کل کندل اول (و حتی گاها چند کندل آخر) را میپوشاند. هرچه سایه کندل اول بلندتر و کندل دوم سایه کوچکتری داشته باشد، اعتبار الگو بیشتر خواهد بود.
- الگوی ستاره صبحگاهی: پیدا کردن الگوی ستاره صبحگاهی کمی دشوار است؛ چرا که باید وضعیت چند کندل مختلف را با یکدیگر بررسی کنید اما اعتبار مناسبی دارد. این الگو نیز یک الگوی برگشتی است و نشان دهنده تغییر روند از نزولی به صعودی است. الگوی ستاره صبحگاهی شامل ۳ کندل میشود.
کندل اول یک کندل نزولی با سایههای نسبتا کوتاه است. کندل دوم میتواند صعودی یا نزولی باشد اما بدنه و سایه آن کوتاه است. همچنین این کندل در انتهای پایین کندل اول شکل میگیرد. کندل سوم یک کندل صعودی با بدنه بزرگتر یا حداقل برابر با کندل اول است که نشان دهنده فشار قوی خریدار خواهد بود.
- الگوی ستاره عصرگاهی: الگوی ستاره عصرگاهی دقیقا مشابه الگوی ستاره صبحگاهی است، با این تفاوت که یک الگوی تغییر روند نزولی است. این الگو نیز از سه کندل تشکیل میشود. کندل اول یک کندل صعودی است که سایه نسبتا کوتاهی دارد. کندل دوم میتواند صعودی یا نزولی باشد اما بدنه و سایه کوتاهی دارد و کندل سوم یک کندل نزولی با بدنهای بزرگتر از کندل اول است.
- الگوی سه کلاغ سیاه: این الگو، یک الگوی برگشتی نزولی است که از سه کندل قرمز با سایههای کوتاه تشکیل شده است. این الگو زمانی قابل اعتمادتر است که در انتهای یک روند صعودی و با حجم بالا شکل بگیرد.
- الگوی دوجی: کلمه doji در زبان ژاپنی به معنای «همان چیز» است. الگوی دوجی زمانی رخ میدهد که قیمت باز و بسته شدن یک کندل تقریبا یکسان باشد. در این الگو اندازه سایه زیاد مهم نیست، بلکه نازک بودن اندازه بدنه اهمیت دارد. وقوع این الگو نشان دهنده برابری قدرت خریداران و فروشندگان است.
برخی از معاملهگران از الگوهای دوجی سنگ قبر (که در آن سایه بالایی بسیار بلندتر از سایه پایینی است) و دوجی سنجاقک (که در آن سایه پایینی بسیار بلندتر از سایه بالایی است) برای تشخیص تغییر روند استفاده میکنند اما این الگوها چندان قابل اعتماد نیستند. بهترین کار در هنگام مشاهده الگوی دوجی این است که منتظر تایید حرکت به سمت دیگر و قدرتگیری یکی از طرفین معامله باشید. - الگوی مرد به دار آویخته شده(Hanging Man):الگوی مرد به دار آویخته شده معادل نزولی الگوی چکش است. شکل یکسانی دارد اما در انتهای یک روند صعودی شکل می گیرد.این نشان می دهد که فروش قابل توجهی در طول روز وجود داشت، اما خریداران توانستند قیمت را دوباره بالا ببرند و سیگنال یک فشار فروش بزرگ را می دهد. فروش بزرگ اغلب به عنوان نشانه ای از دست دادن کنترل بازار توسط گاوها در نظر گرفته می شود.
- الگوی سه سرباز سفید(Three white soldiers):الگوی سه سرباز سفید طی سه روز رخ می دهد. این الگو شامل کندل های متوالی بلند سبز (یا سفید) با سایه های کوچک است که به تدریج بالاتر از روز قبل باز و بسته می شوند. این الگو آخرین الگوی کندل استیک معرفی شده در روند های صعودی می باشد که می توانید با استفاده از کانال سیگنال دهی ما و آموزش های قرار داده شده در سایت با آن بیشتر آشنا شوید.
- الگوی کندل نفوذی(Piercing Line):کندل نفوذی نیز یک الگوی دو کندلی است که از یک کندل قرمز بلند و به دنبال آن یک کندل سبز بلند تشکیل شده است.معمولاً بین قیمت بسته شدن اولین کندل و باز شدن کندل سبز فاصله قابل توجهی وجود دارد. این نشان دهنده فشار خرید قوی است، زیرا قیمت به بالا و بالاتر از قیمت متوسط روز قبل فشار آورده است.
- الگوی پوشای صعودی(The bullish engulfing):الگوی پوشای صعودی از دو کندل تشکیل شده است. کندل اول یک بدنه قرمز کوتاه است که به طور کامل توسط یک شمع سبز بزرگتر پوشانده می شود.اگرچه قیمت در روز دوم کمتر از روز اول است، اما بازار صعودی قیمت را بالا میبرد و سبب یک برد آشکار برای خریداران میشود.اگر بتوانید اراین الگوی کندل استیک به موقع و درست استفاده کنید برد از آن شما خواهد بود.
- الگوی ابر سیاه(Dark Cloud Cover):الگوی کندل استیک پوشش ابر سیاه نشان دهنده یک معکوس نزولی است ، تحلیل گران این الگو را ابر سیاهی نسبت به خوش بینی قیمتی معامله گران در روز قبل می دانند. این الگو شامل دو کندل است: یک کندل قرمز که بالای بدنه کندل سبز رنگ قبلی باز می شود و در زیر نقطه وسط بدنه ی آن بسته می شود.این نشان میدهد که خرسها روند را تصاحب کردهاند و قیمت را به شدت پایین میآورند. اگر سایه های کندل ها کوتاه باشند، نشان می دهد که روند نزولی بسیار تعیین کننده بوده است و بعد از آن یک روند نزولی طولانی مدت رخ خواهد داد.
نحوه تشکیل الگوهای مختلف کندل استیک
با گذشت زمان و زیر نظر گرفتن چارت، کندل های منفرد الگوهایی را تشکیل می دهند که معامله گران می توانند از آنها برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت اصلی استفاده کنند. الگوهای شمعدانی زیادی وجود دارند که نشاندهنده یک فرصت مناسب برای کسب سود در بازار هستند.برخی دیدگاهی در مورد تعادل بین فشار خرید و فروش ارائه میدهند، در حالی که برخی دیگر الگوهای ادامه یک روند در جهت سود آور یا عدم ادامه ی آن روند را شناسایی میکنند.قبل از شروع معامله، مهم است که خود را با اصول اولیه الگوهای Candle sticks و اینکه چگونه می توانند شما را به یک تحلیل درست برسانند، آشنا شوید.
برای یادگیری الگوهای کندل استیک باید تمرین کنید!
بهترین راه برای یادگیری و شناسایی الگوهای کندل استیک تمرین ورود و خروج از معاملات با استفاده از سیگنال های ورود خروجی است که این کندل ها می دهند. میتوانید با باز کردن یک حساب دمو مهارتهای خود را در یک محیط بدون ریسک توسعه دهید، یا اگر به اندازه کافی برای شروع معامله اطمینان دارید، میتوانید همین امروز یک حساب کاربری برای شروع معامله و استفاده از الگوهای کندل استیک درست کنید.هنگام استفاده از هر الگوی کندل استیک، مهم است که به خاطر داشته باشید که اگرچه برای پیشبینی سریع روندها عالی هستند، اما باید در کنار سایر اشکال تحلیل تکنیکال برای تأیید روند کلی استفاده شوند.
چگونه از کندل استیک در معاملات خود استفاده کنیم؟
جان جی مورفی، متخصص تحلیل تکنیکال، عمدتا از الگوهای کندل استیک در ترکیب با شاخصهای تکنیکال سنتی استفاده میکرد. وی معتقد بود که کندل استیک تنها برای «فیلتر کردن» موقعیتهای معاملاتی، مناسب است اما اندیکاتورها در تحلیل، از اهمیت بیشتری برخوردار است. با این حال، استیون نیسون، کسی که الگوهای کندل استیک را به غرب معرفی کرد بر درک اصول بنیادین کندلها تاکید میکند و معتقد است که میتوان از تجزیه و تحلیل دقیق کندلها به فرصتهای معاملاتی دست پیدا کرد.
با این حال، امروزه اکثر معاملهگران تکنیکال از ترکیب این دو رویکرد استفاده میکنند. برای این کار ابتدا باید الگوهای کلیدی کندل استیک را به خوبی شناخته و مفهوم آنها را درک کنید. دانستن اینکه کدام الگو برگشتی است یا ادامه دهنده روند است، کافی نیست. بلکه باید بدانید دلیل ایجاد چنین الگوهایی چیست. این کار به شما کمک میکند تا احساسات بازار را درک کنید.
سپس با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال سیگنالی را که توسط الگو ارائه میشود، بررسی کنید. در اینجا میتوانید از ابزارهای سنتیتر مانند بررسی اندیکاتورهای RSI یا MACD یا اندیکاتورهای جدیدتر مانند اندیکاتورهای سنتیمنت یا تحلیل آنچین در ارزهای دیجیتال استفاده کنید.
همچنین برای مدیریت ریسک خود نیز به دنبال الگوهای کندلی خاص باشید. به عنوان مثال اگر در یک روند صعودی با تشکیل الگوی کندل ستاره عصرگاهی مواجه شدید و سایر اندیکاتورها نیز احتمال تغییر روند را تایید کردند، میتوانید از معامله خارج شوید.
تصورات غلط در مورد کندل استیک
برخی از معاملهگران تازهکار، درک درستی از چگونگی کارکرد کندل استیکها ندارند و این موضوع باعث اشتباهات آنها میشود. در ادامه به تصورات غلط پیرامون کندل استیکها میپردازیم:
تصور جزیرهای: برخی از معاملهگران، کندل استیکها را به عنوان الگوهای بسیار معتبر، فارغ از میزان کارایی آنها میبینند. البته الگوهای شمعدانی به ما اطلاعات بسیار خوبی در مورد عرضه و تقاضا ارائه میکنند اما به تنهایی کارایی زیادی ندارند. کلید یک استراتژی خوب، یکپارچگی است نه استفاده از چند اندیکاتور و ابزار تکنیکال خاص. استراتژی شما باید شامل چندین ابزار تکنیکال باشد که کندل استیک میتواند یکی از آنها باشد. بنابراین بدون استفاده از سایر ابزار تکنیکال در کنار الگوهای کندل استیک، امیدی به موفقیت استراتژی معاملاتی شما نیست.
اعتماد بیش از حد به الگو: معاملهگران تازهکار به محض دیدن یک الگوی خاص به عنوان مثال ستاره صبحگاهی، تصور میکنند یک معامله عالی نصیب آنها شده است. همانطور که گفته شد، الگوهای کندل استیک به ما اطلاعات مفید زیادی ارائه میکند اما نباید به این اطلاعات بیش از حد اعتماد کرد. اگر یک الگوی برگشتی مشاهده کردید، حتما به حجم و سایر مولفههای مهم در تغییر جهت روند، دقت کنید و بیش از حد به الگوها اعتماد نداشته باشید.
نادیدهگرفتن حجم: یک جمله طلایی در بین معاملهگران با تجربه وجود دارد که میگوید «الگوها جهت را نشان میدهند اما حجم داستان را روایت میکند»، یک الگو زمانی از اعتبار بالاتری برخوردار است که با خود افزایش حجم داشته باشد. تشکیل الگوها در حجمهای کوتاه میتواند تنها یک نویز باشد. همچنین توجه داشته باشید که هرچه الگوها را در تایم فریمهای بالاتر جستجو کنید، اعتبار الگوها بیشتر خواهد بود.
فلج شدن به خاطر تحلیل بیش از حد: گفتیم که تنها بر اساس الگوهای شمعدانی معامله نکنید، اما یک دام دیگر نیز در این میان نهفته است و آن تحلیل بیش از حد، پیش از ورود به معامله است. اگر به دنبال کاملترین و دقیقتری الگوی معاملاتی باشید که توسط تمام اندیکاتورهای موجود تایید میشود، هرگز معامله نخواهید کرد. کمال گرایی بدترین دامی است که بر سر راه معاملهگران قرار میگیرد.
نتیجه گیری
امروزه یکی از ملزومات سرمایه گذاری موفق، استفاده از ابزارهای مختلف و معتبر در کنار هم و در جهت بررسی نوسانات و احساسات بازار و گرفتن بهترین تصمیم است. کندل استیک که یکی از نخستین ابزارها برای بازارهای سرمایه به حساب میآید، توانسته تاکنون یکی از پرکاربردترین ابزارها باشد. این ابزار دارای اجزاء و الگوهای مختلفی است که توسط تیم متخصص آرکاکوین در این مقاله آنها را بررسی کرده و مورد اعتمادترین الگوها را به شما معرفی کردیم.
بسیار خوشحالیم که تا انتها همراه ما بودید و امیدواریم که این مقاله برای شما کاربردی و مفید باشد. اگر در رابطه با کندل استیکها و الگوهای آن سوالی دارید، میتوانید از طریق کارشناسان متخصص پشتیبانی سوالات خود را مطرح کنید.
همچنین اگر قصد عضویت در کانالهای سیگنال ارز دیجیتال، مشاوره خصوصی و یا ثبت نام در دورههای آموزشی را دارید، میتوانید از طریق فرم درج شده در قسمت زیر، درخواست عضویت را ارسال کنید.
سوالات متداول
کندل استیک چیست؟
کندل استیک ابزاری است که به کمک الگوهای مختلف، سعی بر نشان دادن نوسانات قیمت در یک بازه زمانی و کمک به سرمایهگذار در انتخاب بهترین تصمیم برای سرمایه گذاری دارد.
کندل استیک از چه اجزائی تشکیل شده است؟
این ابزار از دو قسمت کلی تشکیل شده است. یک، بدنه واقعی (Real Body) است که به شکل مستطیل، قیمت باز شدن و بسته شدن را نشان میدهد. و یک سایه (Shadow) که به شکل خطوطی نازک، کف و سقف قیمت را نشان میدهد.
به طور کلی چه الگوهایی در کندل استیک وجود دارد؟
به صورت کلی 4 الگو در کندل استیک وجود دارد که شامل:
- الگوهای برگشتی
- الگوهای ادامه دهنده
- الگوهای تعادل
- الگوهای حمایت و مقاومت.
قابل اعتمادترین الگوها در کندل استیک کداماند؟
قابل اعتمادترین الگوها در کندل استیک شامل 8 مورد است که عبارتند از:
- الگوی چکش
- الگوی میخ یا پین بار
- الگوی اینگالف
- الگوی ستاره صبحگاهی
- الگوی ستاره عصرگاهی
- الگوی سه سرباز سفید
- الگوی سه کلاغ سیاه
- الگوی دوجی.
چه تصورات اشتباهی درباره کندل استیک وجود دارد؟
از مهمترین تصورات اشتباهی که سرمایهگذاران تازهکار در مواجهه با کندل استیک دارند را میتوان به تصور جزیرهای، اعتماد بیش از حد به الگو، نادیدهگرفتن حجم و فلج شدن به خاطر تحلیل بیش از حد اشاره کرد.


























2 پاسخ
ممنون از شما که وقت میزارین و مطالب خوبی ارائه میدین🙏
مرسی از شما که آرکاکوین رو انتخاب کردید.