دیفای 2 چیست و چه تفاوتی با دیفای 1 دارد؟

درود بر شما همراهان آرکاکوین. در مقاله ی امروز قرار است با هم یک موضوع جذاب و البته جدید را در رابطه با یکی دیگر از حوزه های کریپتوکارنسی با نام اختصاری DeFi، بررسی کنیم.

اگر علاقه مند به دنیای بازارهای مالی غیر متمرکز هستید حتما واژه ی دیفای را شنیده اید. در این مقاله ابتدا شما را با تعریف و مفهوم دیفای آشنا خواهیم کرد و تحولات اولیه این حوزه را در کنار محدودیت های آن به زبان ساده بازگو میکنیم. بعد از اینکه حوزه DeFi و کارایی آن را شناختیم وقت آن است که به ضرورت پیدایش دیفای 2 بپردازیم و تفاوت این دو حوزه را نیز با دقت برای شما بررسی خواهیم کرد.

در نهایت نکاتی راجع به آینده ی DeFi و اینکه چطور در این حوزه سرمایه گذاری کنیم را با شما در میان میگذاریم. سرمایه گذاری و کسب درآمد از بازارهای مالی به خصوص بازار نوظهور ارز دیجیتال، نیازمند تجربه و دانش زیادی به منظور سود ده شدن در بازار میباشد، آرکاکوین برای حمایت از مردم ایران، با در اختیار گذاشتن دانش و تجربه خود در اختیار عمومی، خدماتی همچون سبدگردانی ارز دیجیتال و کانال سیگنال ارز دیجیتال را برای موفقیت شما عزیزان در این بازار تدارک دیده است. اگر قصد سرمایه گذاری در بازار ارز دیجیتال را دارید، میتوانید از مشاوره سرمایه گذاری ارز دیجیتال ما به صورت کاملا رایگان استفاده کنید.

دیفای (DeFi) چیست؟

دیفای مخفف امور مالی غیرمتمرکز است. به زبان ساده به معنی تامین مالی خودگردان است. برخلاف امور مالی سنتی که یک شرکت، بانک، صندوق مسئولیت پول شما را بر عهده دارد، در دیفای هیچکس جز “شما” به امور مالی شما دسترسی ندارد.

دیفای در سال 2018 توسط گروهی از کارآفرینان و توسعه دهندگان اتریوم ابداع شد که می خواستند برنامه های مالی را از سیستم های سنتی جدا کنند.
اینطور میتوان بیان کرد که دیفای واسطه را در تراکنش های مالی برای شما حذف می کند. بنابراین به جای اینکه بانک یا صادرکننده کارت اعتباری شما واسطه بین شما و یک تاجر در هنگام خرید باشد، از ارز دیجیتال استفاده می‌کنید و خود شما مالکیت آن را برای استفاده مستقیم دارید. دیفای اساسا بر پایه اتریوم – برترین ارز دیجیتال بعد از بیتکوین- بنا نهاده شده است.

پس یکی از تاثیرگذارترین و موفق ترین موج های نوآوری مبتنی بر بلاک چین، همین امور مالی غیرمتمرکز یا DeFi است که شامل طیف گسترده‌ای از برنامه‌های غیرمتمرکز است و خدمات مالی سنتی را از بین می‌برد. دیفای پروتکل‌های DeFi مدام در حال تکامل و تکرار هستند. اکوسیستم دیفای با سرعت سرسام آوری در حال پیشرفت است و طی چند ماه گذشته، افزایش پروژه های مالی غیرمتمرکز نسل جدیدی از نوآوری های DeFi را به نام دیفای 2 آغاز کرده است.

دیفای 2 عبارت جدیدی در دنیای بلاک چین است که به زیرمجموعه‌ای از پروتکل‌های دیفای اشاره میکند که بر اساس پیشرفت‌های پیشین DeFi مانند کشاورزی، وام‌دهی و موارد دیگر ساخته شده‌اند.
قبل از پرداختن به فواید و الگو‌های مالی جدیدی که اکوسیستم دیفای 2 به ارمغان می‌آورد، قصد داریم دراین مقاله پیشرفت‌های قبلی این حوزه را هم با شما در میان بگذاریم که زمینه را برای تکامل DeFi و جنبش دیفای 2 فراهم کرده است و مشکل نقدینگی را که پروتکل‌های دیفای 2 به دنبال حل آن هستند، مورد بحث قرار دهیم.

تحولات اولیه DeFi

Uniswap، Aave، Bancor، MakerDAO، Compound و دیگر پیشگامان اولیه DeFi، پایه محکمی برای اقتصاد رو به رشد دیفای ایجاد کرده‌اند.
بازارسازان غیرمتمرکز خودکار اولیه (AMMs) ، Uniswap و Bancor، از جمله اولین کسانی بودند که به کاربران اجازه دادند تا توکن‌ها را بدون از دست دادن مالکیت آنها، مبادله کنند. پروژه های Aave و Compound به کاربران وام اعطا میکردند و امکان استقراض غیر متمرکز را فراهم کردند که امکان بازدهی زنجیره ای برای سپرده ها وجود داشت و دسترسی به آنها بدون مجوز فراهم بود.

ازطرفی MakerDAO یک استیبل کوین غیرمتمرکز را برای اعضای اکوسیستم خود ارائه کرد تا بتوانند در تراکنش‌ها از آن استفاده کنند و مانند سپری از آنها در مقابل نوسانات ارزهای دیجیتال محافظت کند. در نتیجه کاربران از طریق این پروتکل‌ها به سه اصل اولیه مالی که معمولاً هم در بازارهای مالی سنتی وجود دارند دسترسی پیدا کردند: صرافی‌های قابل اعتماد، موسسات وام‌دهی/قرض‌گیری بسیار آسان و ارزهای ثابت.

با این حال، از نظر شفافیت و کنترل کاربر، زیرساختی که زیربنای این سرویس های شناخته شده مبتنی بر دیفای را تشکیل میدهند، با شرکت های متمرکز بسیار متفاوت است.

محدودیت های دیفای 1 (DeFi 1.0)

دیفای 2 یک نسخه بهبود یافته از مدل فعلی دیفای است که با هدف رفع ایرادات موجود و در عین حال استفاده از نقاط قوت برای ارائه گزینه‌های جدید و هیجان‌انگیز به مشتریان در مسیر آزادی مالی به کار می‌رود.در اینجا محدودیت های مختلف DeFi 1.0 را مورد بحث و بررسی قرارمیدهیم.

اولین مانع مربوط به قابلیت استفاده از پلتفرم های DeFi است. از آنجایی که پیچیدگی UX و UI استفاده از محصولات غیرمتمرکز را برای مبتدیان دشوار می کند، بنابراین اکثریت قریب به اتفاق کاربران فعال این حوزه راعلاقه مندان حرفه ای کریپتو تشکیل میدهند. مردم واقعا خواهان گنجاندن دیجیتال در امورشان هستند و توانایی پروژه‌های دیفای 2 این امر را برای آنان آسان تر کرده است.

علاوه بر این، مقیاس پذیری که کارها را ساده تر نمی کند.همچنین کارمزدهای بالا و زمان انتظار طولانی برای تایید تراکنش ها همچنان فعالیت کاربر را تحت فشار قرار می دهد. همانطور که همه ما می دانیم، اکثر راه حل های دیفای بر روی بلاک چین اتریوم ساخته شده اند و به دلیل اینکه تعداد کاربران شبکه اتریوم بسیار زیاد هستند، تاخیرهای قابل توجهی برای تراکنش ها وجود دارد و هزینه های تراکنشهم که سر به فلک کشیده است. در نتیجه، کاربرانی که کمتر از چند هزار دلار درآمد دارند، در استفاده از دستگاه‌های DeFi ‌سودی نمیبرند.

افراد، به خصوص در حوزه کریپتو، از حوصله کمتری برخوردارند و می‌توانیم بگوییم که مردم حتی از پروژه های DApps دور می‌شوند تا چشم‌اندازهای مالی بزرگ‌تری را دنبال کنند. بازده این پروژه ها دیگر مانند گذشته جذاب نیست، به خصوص برای چیپ های آبی دیفای. این امر منجر به سناریوهای پامپ و دامپ مکرر شده و در نتیجه جریان های نقدی ناسالمی ایجاد کرده که برای فعالیت ها و بسیاری از مسائل دیگر ناکارآمد است.

علاوه بر این، برای معامله کردن در صرافی‌های غیرمتمرکز (DEX) و AMM اگر بخواهیم قیمت توکن ها تغییر نکند، همه ارزهای دیجیتال به نقدینگی نیاز دارند. با اینکه برنامه‌های تشویقی می‌توانند برای مدت کوتاهی مهلتی موقتی ایجاد کنند، اما از کاربری ایده‌آل فاصله زیادی دارند و ریسک اساسی‌تری برای سرمایه‌گذاران کوچک ایجاد می‌کنند.

اوراکل ها اغلب در دیفای استفاده می شوند، اما برخی از پروژه ها هنوز از ارتباط آنها بی اطلاع هستند و از ادغام با اوراکل قابل اعتماد خودداری می کنند. در نتیجه، بسیاری از پروتکل‌ها مورد حمله قرار گرفته‌اند و آنها مجبور شده‌اند تاوان خسارات خود را بپردازند.

دیفای 2 چیست؟

برخلاف نسل قبلی برنامه‌های DeFi که برای کاربران طراحی شده بود، این نسل تازه وارد تمرکز ویژه‌ای برحوزه ی تجارت (Business to Business, B2B) دارد. نسل اول خدمات دیفای با موفقیت این صنعت را از طریق ایجاد یک پایگاه اولیه برای کاربر و همچنین از طریق گسترش اصول اولیه‌ و اساسی DeFi راه‌اندازی کرد. سپس پروتکل‌های دیفای 2 هم از این اصول استفاده کردند. این امرباعث شد که تولیدکنندگان آینده بتوانند از هم اکنون برای ساخت موج بعدی برنامه‌های DeFi از آن استفاده کنند. بنابراین هدف از این نسل جدید پروتکل‌های DeFi محافظت از دوام طولانی مدت این بخش است.

دیفای 2 قصد دارد خطرات موجود در معاملات دیفای را برطرف کند. این خطرات شامل نوسانات ارزهای دیجیتال، نگرانی‌های امنیتی در قراردادهای هوشمند و عدم پاسخگویی برای بازپرداخت وام‌ها است.

اتکای این بخش به ارائه‌دهندگان شخص ثالث و طرفداران توکن برای تأمین نقدینگی، و همچنین نبود هیچگونه ارتباطی بین DeFi با بخش مالی سنتی و همچنین اقتصاد جهانی، مشکلات اساسی هستند که از پایدار شدن این بخش جلوگیری می‌کنند. بنابراین تمام هدف دیفای 2 پرداختن به این مشکلات است.

برخی از پیشگامان جنبش دیفای 2، بر روی توسعه روش هایی برای نقدینگی بلندمدت متمرکز شده اند. OlympusDAO پروتکلی است که قصد دارد یک ارز ذخیره غیرمتمرکز ایجاد کند، که یکی از همین پیشگامان است. این پلتفرم یک سازمان مستقل غیرمتمرکز (DAO) با OHM به عنوان توکن اصلی آن است. توکن OHM توسط طیف گسترده ای از دارایی های رمزنگاری، از جمله DAI و FRAX پشتیبانی می شود و بنابراین می تواند ثبات قیمت نسبی را حفظ کند.

این پروتکل همچنین Olympus Pro را معرفی کرد، ابزاری که به دیگر پروتکل‌های DeFi اجازه می‌دهد از مکانیسم پیوند برای به دست آوردن نقدینگی خود استفاده کنند و تمرکز دیفای 2 بر B2B را نشان می‌دهد.

ساخت مکانیسم‌های ارزش کنترل‌شده توسط پروتکل راه دیگری است که انتظار می‌رود دیفای 2 به سازمان‌های خودکار غیرمتمرکز (DAO) کمک کند. موج جدید خدمات دیفای ابزارهای ارزشمندی را تولید می کند که DAO ها را قادر می سازد تا با شرکت ها رقابت کنند و تمرکز جنبش B2B را تقویت کنند.

همراهان همیشگی آرکاکوین اگر قصد سرمایه گذاری در بازار ارز دیجیتال را دارید، میتوانید از مشاوره سرمایه گذاری ارز دیجیتال ما به صورت کاملا رایگان استفاده کنید.

دیفای 2 چه کاربردهایی دارد؟

اگر هنوز نمی‌دانید که چرا دیفای 2 اینقدر محبوب است، لطفاً به خواندن ادامه دهید تا متوجه شوید.
تحقیقات دیفای 2 زمانی آغاز شد که کاربران و پروژه‌ها متوجه محدودیت‌های DeFi شدند، که آنها را به یافتن راه‌حل‌های مناسب ترغیب کرد. هر پاسخ به هر مشکل منجر به حرکت های صعودی جزئی در بازار شد که دقیقا همان چیزی است که بازار به آن نیاز دارد. اکنون بیایید نگاهی به راه حل هایی بیندازیم که به توسعه پروژه های دیفای 2 کمک کرده اند.

• مقیاس پذیری

تعامل با شبکه اتریوم یک مانع بزرگ برای کاربران دیفای، به ویژه تازه کارها بوده است. متأسفانه اکثر مصرف کنندگان به دلیل هزینه بالای تراکنش و زمان انتظار طولانی قادر به استفاده از DeFi نیستند. از طرف دیگر، دیفای طیف گسترده ای از فرصت ها را فراهم می کند و آن را بسیار جذاب می کند. در نتیجه، این سوال پیش می‌آید: چگونه کاربران می‌توانند بدون پرداختن به مشکلات مقیاس‌پذیری اتریوم، DeFi را تجربه کنند؟

بنابراین پول نقد روانه شد به سمت BSC، Polygon و Solana که برخی از بلاکچین‌هایی هستند که می‌توانند بیشترین نیاز کاربران را برآورده کنند. موج بعدی بازار می تواند با راه حل هایی برای مشکل مقیاس پذیری ایجاد شود.

• نقدینگی: کسب سود

ساده ترین راه حل برای مشکل نقدینگی، یا جذب کاربران و سرمایه اضافی به بازار دیفای، کمک به آنها در کسب بازدهی است. تامین نقدینگی شخص ثالث در پروتکل‌های AMM راه ‌حلی جزئی بود برای حل مشکل نقدینگی که به هر شخص مستقلی که دارای بودجه کافی بود اجازه می‌داد نقدینگی یک جفت توکن را تامین کند.

تیم‌ها به‌جای اینکه خودشان تأمین نقدینگی کنند، ممکن است از نظر تئوری نقدینگی کافی را از دیگران دریافت کنند. اما، از سوی دیگر، کاربران نهایی انگیزه های محدودی برای تامین نقدینگی برای یک توکن جدید داشتند، زیرا انجام این کار آنها را در معرض یک ضرر موقت در ازای حداقل درآمد کارمزد از طریق سوآپ قرار میداد. آنها برای پذیرش این ریسک به یک دلیل مالی قانع کننده نیاز داشتند. این اتفاق منجر به مشکل مرغ و تخم مرغ شد.

اشتباهات رخ داده در برخی مبادلات، کاربران را از درگیر شدن در محیط پروتکل دیفای در صورت نبود نقدینگی کافی منصرف می کند. بدون مشارکت مصرف‌کنندگان در تراکنش‌های توکن به اندازه کافی حجم کارمزد ایجاد نمی‌شود تا بازیگران شخص ثالث را تشویق کند برای اینکه توکن‌های خود را برای تامین نقدینگی در اختیار پروژه قرار دهند. در نتیجه، یکی دیگر از دستاوردهای مهم DeFi بوجود آمد. کاشت سود، یا عمل اتوماتیک تامین نقدینگی برای پروتکل‌های جدید دیفای با استفاده از توکن‌های ارائه‌دهنده نقدینگی (LP) که دیگربه یک امر عادی تبدیل شده است. حال به این موضوع بپردازیم که چگونه کاشت این سود می‌تواند DeFi را متحول کند؟

در تابستان 2020، زمانی که کاشت سود (یا استخراج نقدینگی) در دسترس قرار گرفت، فعالیت دیفای افزایش یافت و متخصصان بلاکچین آن سال را “تابستان DeFi ” نامیدند. مفهوم کاشت سود بسیارساده است: ابتدا کاربران نقدینگی خود را از طریق یک پروتکل AMM به صرافی ارائه میدهند و یک توکن LP در ازای آن دریافت می‌کنند. سپس توکن LP را برای کسب سود در توکن اصلی پروژه به اشتراک می‌گذارند یا به اصطلاح استک میکنند.

این رویکرد معضل مرغ و تخم مرغ را با ارائه یک منطق اقتصادی قوی برای تامین کنندگان نقدینگی شخص ثالث به منظور ارائه بازده بالاتر توکن برطرف می کند. آنها حتی میتوانند با استک کردن و همچنین گرفتن مقدار بیشتری از توکن اصلی پروژه،سود بیشتری هم کسب کنند. علاوه بر این، به دلیل نقدینگی بیشتر، کارمزدهای تجمعی بالاتری در سوآپ های AMM ایجاد می کنند که چطورپروژه های دیفای 2 با پیشنهاد استک کردن و تامین نقدینگی توسط شخص ثالث به داد مشکلات قبلی حوزه دیفای آمد.

مزیت های دیفای 2

تا اینجا متوجه شدیم که پروتکل‌های جدید DeFi قادر بودند مقدار قابل توجهی نقدینگی را برای راه‌اندازی و حفظ عملیات مالی و به حداقل رساندن اشتباهات برای کاربران – به لطف ظهور کاشت سود- تامین کنند. در نتیجه، تعداد پروتکل‌های دیفای به طور تصاعدی افزایش یافته است، و نشان می‌دهد که چگونه کاشت سود هزینه‌های ورود را هم برای کاربران و هم برای سازندگان پروژه های دیفای را کاهش داده است.

ثابت شده است که کاشت سود وسیله موثری برای تقویت بودجه برای پروژه های DeFi است، اما باید در نظر داشت که در دراز مدت بدون خطر نیست. علاوه بر این، با توجه به محدودیت‌های خاص طرح‌های کاشت با عملکرد بلندمدت، این کار هم علیرغم اثربخشی، به تنهایی مشکل نقدینگی را حل نمی‌کند.

بنابر این چه کارهای دیگری لازم است که انجام شود؟ اکنون به آنها اشاره میکنیم. اکثر پروژه های دیفای باید ابتکارات کاشت سود را انجام دهند و نقدینگی را تقویت کنند زیرا هم ضروری ست و هم سالم. با این حال، تیم‌های پروژه باید مراقب تاکتیک‌های تولید توکن و سود بلندمدت خود باشند تا از پیامدهای منفی و بلندمدت جلوگیری کنند.

• متمرکز سازی DAOs :

جدا از اینکه مردم برای تولید پول به دیفای می آیند، برای استقلال و خودکفایی هم به دیفای می آیند. با این وجود، یک گروه هنوز تعداد زیادی از پروتکل‌های دیفای را کنترل می‌کنند که منجر به از دست دادن ایمان در بین کاربران DeFi می‌شود.

برای پرداختن به این موضوع، پروژه های DeFi تمایل به اولویت دادن به جنبه غیرمتمرکز دارند. DAO که به هر کسی اجازه می‌دهد در مورد تکامل پروژه رای دهد، در سال‌های اخیر محبوبیت خود را افزایش داده است.

• بهره وری سرمایه

DeFi با سرعت سرسام آوری در حال رشد است. کل ارزش قفل شده TVL)) در این صنعت به صعود خود ادامه داده است. با این وجود، یکی از بزرگترین چالش‌های DeFi این است که اکثر دارایی‌ها ثابت هستند و کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرند. برای درک این موضوع، سناریوی زیر را در نظر بگیرید:

1. وام دهی: در حال حاضر، پروتکل های DeFi نسبت استفاده پایینی دارند، به این معنی که تعداد وام دهندگان بسیار بیشتر از وام گیرندگان است.
2. AMM : با وجود اینکه AMM مسئول تامین نقدینگی DeFi است و مقدار زیادی نقدینگی قفل شده را جذب می کند، اکثریت آن استفاده نمی شود. این به دلیل طراحی AMM است که از تمرکز نقدینگی جلوگیری می کند.
3. جمع کننده: کاربرانی که دارایی‌ها را در پروتکل‌های جمع‌آوری وارد می‌کنند و Agtoken دریافت می‌کنند، نمی‌توانند آن توکن‌ها را در جای دیگری خرج کنند.

برای حل مسائل فوق، پروژه های متعددی مانند Olympus DAO یا Abracadabra شروع به طراحی ابتکارات مناسبی کرده اند که به طور پیوسته محرک موج بعدی “بهره وری سرمایه” هستند. حال ببینیم که دیفای 2 با پروژه هایی که بر کارایی سرمایه تمرکز دارند می تواند چه کارهایی انجام دهد:

1. بهینه سازی تمام سرمایه قفل شده(TVL): امکان استفاده از دارایی های سپرده شده تا آخرین حد امکان.
2. ایجاد یک جریان نقدی پایدار: همانطور که توسط Olympus DAO نشان داده شده است، سیستم مبادله توکن های LP با اوراق قرضه تعداد دفعات عمل کاشت سود و بعد هم خالی کردن سود را کاهش می دهد و در عین حال نقدینگی بلندمدت را نیز فراهم می کند. بنابراین، حفظ یک جریان نقدی خوب به پروژه ها اجازه می دهد تا به طور پایدارتری گسترش یافته و حامیان بیشتری را جذب کنند.

تفاوت های دیفای 2 با دیفای 1

اکنون که با کارا بودن و سودمندی پروژه های دیفای 2 آشنا شدید همراه ما باشید تا در ادامه ی این مقاله به تفاوتهای حوزه ی دیفای 2 در برابر دیفای 1 بپردازیم تا درک بهتری از این ارتقاء و پیشرفت پروتکل های آن داشته باشیم.

به راحتی میتوان این تفاوتها را در پروژه های دیفای 1 و دیفای 2 یافت:

در حال حاضر اکثر پروژه‌های DeFi متمرکز هستند بر روی صدور توکن‌هایی برای «چاپ پول»؛ و این نوع پروژه‌های DeFi اغلب ناپایدار هستند به دلیل اینکه راه‌حل‌ جدیدی را در توزیع توکن‌های حاکمیتی و حاکمیت اجتماعی ارائه نمیکنند. تراکنش های ارزی برای ایجاد یک سیستم مالی غیرمتمرکز لازم است که هم پایدار باشند و هم به طور خودکار توزیع شوند. در سیستم مالی غیرمتمرکز در مرحله دیفای 2 به احتمال زیاد تمام افرادی که تامین نقدینگی می کنند را به هم متصل می کند.

به اعضای جامعه در دیفای 2 در مقایسه با دیفای 1، راهبری زیست‌محیطی و اختیار تصمیم‌گیری داده می‌شود. کل گروه همه انتخاب ها را انجام می دهند. اعضای جامعه برای شرکت در فعالیت های اجتماعی به چیزی بیشتر از هیجان و کنجکاوی متکی هستند. همه اعضا ذینفع هستند و جوامع تضمین می کنند که هرکسی حق رای خود را دارد و اینجاست که حقیقتا یک دولت کاملا غیرمتمرکز تحقق می یابد.

چرا باید روی دیفای 2 سرمایه گذاری کرد؟

تمام چیزهایی که تا الان در این مقاله به آن پرداختیم، بینشی در مورد نحوه عملکرد پلتفرم‌های دیفای 2 به شما می‌دهد. آنها اساساً حق رای بیشتر و نقدینگی بیشتری را برای کاربران فراهم می‌کنند که برای کاربران مفید به نظر می‌رسد و به ماهیت «غیرمتمرکز» بودن پلتتفرم‌های DeFi می‌افزاید.

با این حال، با دیفای 2 همه چیزعالی و کامل نیست. برخی از پروژه‌ها نسبتاً با شک و تردید در ارتباط به آن نگاه میکنند. به عنوان مثال، در ژانویه امسال، اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه Sifu، یکی از افرادی که با Abracadabra.money کار می کند، قبلاً یک صرافی کریپتو تاسیس کرده است که 169 میلیون دلار از وجوه کاربران را از دست داده است. این منجر به پایین افتادن قیمت MIM و SPELL شد.

مثال دیگر از Olympus DAO آمده است. افراد بدبین به این پلتفرم می گویند که درصد بازدهی سالانه پلتفرم از سهامداری و استک کردن آنقدر زیاد است (7000% از طریق ضرب توکن جدید OHM) که تقریباً تقلبی به نظر می رسد.

بنابراین آیا باید در هر یک از این پروژه ها سرمایه گذاری کنید؟ خوب، مانند سایر انواع سرمایه گذاری در رمزارزها، تحقیقات زیادی برای تصمیم گیری در مورد پروژه دیفای 2 برای سرمایه گذاری وجود دارد. انتخاب یک پروژه خوب می تواند بین کسب سود و کلاهبرداری تفاوت ایجاد کند. بنابراین پیشنهاد میکنیم حتما زمانی را صرف مطالعه در مورد پروژه ها، افراد پشت سر آنها و نحوه عملکرد آنها انجام دهید تا متضرر نشوید.

گفتار پایانی

تکامل دیفای ادامه دارد، فرقی نمی‌کند اخبار دیفای 2 را یک تغییر نسل در امور مالی غیرمتمرکز بدانید یا فقط یک نام تجملی، اما از یک چیز مطمئن باشید: این نشانه ی دیگریست از پیشرفت مداوم فضای DeFi

مهمتر ازهمه اینست که انواع ابتکاراتی که جنبش دیفای 2 از ان استفاده میکند نشان می دهد که ما قبلاً از مرحله ای که شاید بحرانی ترین مرحله تکامل بود عبور کرده ایم: مرحله بوت استرپ یا راه اندازی خودکار. با کنار گذاشتن این موضوع، پروژه‌های دیفای 2 اکنون ابزارهای مورد نیاز برای پیشبرد امور مالی غیرمتمرکز را دارند.

وقتی نوبت به طراحی پروتکل ها یی که باعث افزایش سود میشوند یا موجب کارایی سرمایه می شود، یا منجر به تمرکززدایی از سیستم میشود، توسعه دهندگان بلافاصله مبتکر میشوند. در حال حاضر، به نظر می رسد که همه فقط هیجان زده هستند.

در یک مفهوم فلسفی تر، فاز یک دیفای چیزهای زیادی به ما آموخت. دستاوردها و همچنین اشتباهات متعددی وجود داشت. درس هایی از گذشته ای نه چندان دور. این حوزه از نظر پذیرش و فناوری و اخلاق غیرمتمرکز همچنان در حال رشد است.

سوالات متداول

• دلیل به وجود آمدن دیفای 2 چیست؟

دیفای 2 به منظور بهبود عملکرد و رفع ایرادات دیفای 1 ایجاد شد.

• تفاوت اصلی دیفای 2 با دیفای 1 در چیست؟

از گسترش مقیاس پذیری در دیفای 2، میتوان به عنوان مهمترین تفاوت میان دیفای 1 و دیفای 2 نام برد.